همكاران يكي يكي از در وارد مي شوند. نميدونم اولين نفر چه كسي از نفر رسيده از راه پرسيد كه محله تون برف مي اومد؟ اون هم گفت: بله. حالا ديگه هركي مياد تو ازش مي پرسن و جواب ها مثبته. اينا در حاليه كه دور و بر شركت باران است و باران است و باران. خب تقريبا همه آدرس خونه مارو ميدونن ولي من كم نياوردم و گفتم تو كوچه ما برف ميومد ولي اومدم تو خيابون ديدم بارونه.
پ.ن: خطابم به آقاي ميم هست كه آخه محله س داريم؟
خبر خوش: همكار مسيحي كمي با تاخير آمد و در حاليكه من مطمئن بودم كه در برف گير كرده گفت: وقتي بارون مياد سيستم فاضلاب خونه ما ميريزه به هم. درونم حس خوبي دارم :)
خبر خوش: همكار مسيحي كمي با تاخير آمد و در حاليكه من مطمئن بودم كه در برف گير كرده گفت: وقتي بارون مياد سيستم فاضلاب خونه ما ميريزه به هم. درونم حس خوبي دارم :)
۲ نظر:
نوشته هاتون من رو ياد يه وب نويس قديمي ميندازه كه وبلاگش فيلتر شد و ديگه اثري ازش توي نت نديدم!
خب بگو ببینم کیه همونم یا نه
ارسال یک نظر