سه‌شنبه، دی ۲۸، ۱۳۸۹

رقص پيمانكارانه

به بركت دولت كريمه، كارفرمايان محترم مطرب شده‌اند و عجيب و غريب مي‌نوازند و شركت‌هاي پيمانكارِ ننه مرده هم به اجبار رقاصاني قهار گشته‌اند.شركت اخيرا پروژه‌اي گرفته است كه نور علي نور است همه رقم. در حوصله و تخصص اين وبلاگ نيست شرح دقيق ماجرا ولي، آنقدر هر روز اتفاقات ريز و درشت، معلول اين علت مي‌شوند كه شايد بعضي از آن‌ها شنيدني باشد از جمله:
كارفرماي محترم تماس گرفته و ابراز تمايل كرده كه حين طراحي در كنار مهندسان بنشيند. ابتدا ما مخالفت كرديم و كار به رئيس پيرمان رسيد. رئيسمان مرد محافظه‌كاري است و از برخوردهاي مديران ارشدش زياد از حد در هراس است. خلاصه به زور پذيرفتيم كه تشريف بياورند و بنشينند تا اگر طراح بخت برگشته اشتباهي كرد متذكر شود.
"آمد آن اوسكول پاكيزه سرشت"  نشست و بعد از چند دقيقه شروع كرد به سوال كردن و ذره ذره هويدا شد كه هيچ چيز از طراحي نمي داند و آمده است براي يادگيري. لج همه در آمد.

هیچ نظری موجود نیست: