چند هفته پیش روی در پارکینگ شرکت کناری این جمله توجهم را جلب کرد: "پارک نکنید, تردد می شود". جملههایی در این باره یادم آمد: " پارک کردن ممنوع", "پارک=پنچری", "لطفا پارک نکنید", "پارک کنید, پنچر میکنیم", "روبهروی در پارک نکنید" و...
به خاطر این جمله بارها و بارها طی این چند هفته به روبهروی این در توجه کردم عجیب بود که خالی بود در حالی که من یکبار تردد از این در را هم ندیدم. خیابانی که شرکت ما در آن واقع شده بسیار شلوغ است و معمولا به "روبهروی درها" هم رحم نمی شود. به نظر میرسد مردمِ ماشین سوارِ شاغل در خیابانی که شرکت ما در آن واقع شده در بازهای از تاریخ اند که منطق را از تهدید و خواهش و ممنوعیت بیشتر میپذیرند.
پ.ن: اینقدر بدم میاد از اینایی که به در میگن درب
پ.ن: اینقدر بدم میاد از اینایی که به در میگن درب
۳ نظر:
آخ گفتي مِستر...
ياد اين اسبهاي ملي افتادم كه سوارش ميشي ميگه "درب خودرو باز است"!!!...واقعا كي اين درب رو باب كرد!!!؟؟؟؛)...
شاد باشي...
:))))) منم مي خواستم همين درب خودرو رو بگم انگار يه نفر زودتر از من جنبيده
وااااي كه اين درب رو خيلي خوب اومدي ولي گفتن ديفال بجاي ديوار حال ميده :)))
بعضياهم به سيزده ميگن سينزه :)))))
ارسال یک نظر