پنجشنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۸۹

قسمت نبود

من گاهی زیاد به قسمت و تقدیر پای‌بند می‌شوم. گاهی می‌خواهم پیامکی را برای کسی بفرستم و پس از چند بار تلاش و نرفتن پیامک, یک بار دیگر متن را می‌خوانم و منصرف می‌شوم و در دل می‌گویم قسمت نبوده! آمده بودم تا مطلبی بنویسم با عنوان"عزب ماندن یا نماندن, مشغله این است" عنوان را که نوشتم ویرایشگر متن برای نوشتن لود نشد که نشد. چند دقیقه ای صبر کردم, حتی چند بار صفحه را رفرش کردم ولی نشد. به این نتیجه رسیدم که قسمت نیست بنویسم.
پ.ن: عذرم را بپذیرید. این یادداشت مثال آن پیامک بالا شد با این متن: "می‌خواستم بهت یه چیزی بگم منصرف شدم" (ضایع بازی)

۴ نظر:

سراب ساز سودا ستیز گفت...

اصلا لازم نیست چیزی بگی. عنوان پست نانوشته را کنار چند جمله از پست قبلی بگذاریم، خودش سناریو می شود.

Unknown گفت...

اینجوری مجبور میشین پستای قبلو بخونین زحمت میشه.شرمنده میشم

محمدعلى گفت...

آقا اين چه كاريه آخه!!!...خب اگه قسمت نبود نمينوشتي كلا!!!...باز خوبه مثل شرآگيم صغري كبري نكردي دو روز بخونيم بعد تازه بگي نميگم!!!...
خب هر وقت قسمت نميشه، نشده ديگه، خدا رو خوش نمياد مردم رو بزاري سر كار!!!؛)...
اينم مد جديد بلاگ نويسيه ديگه!!!:)...
شاد باشي!!!...

مضراب گفت...

خب خب ؟ بعدش چي شد؟ ( شكلك بسيار فضول و خاله زنك!)