پنجشنبه، دی ۳۰، ۱۳۸۹

حقوقا رو ریختن

در روزهای پایانی ماه یک دلخوشی هست و آن ریختن حقوق است. خانم منشی به رسم هرماه فیش های حقوقی را پخش می‌کند. هر کس فیش را دریافت می کند سریعا آن را باز می‌کند و داخلش را نگاه می‌کند. برایم جالب است که همه از جزئیات داخل آن کاملا باخبرند ولی با چنان ولعی باز و نگاه می‌کنند که انگاری این برگ بی ارزش, پول است. من شوقی برای بازکردنش ندارم با این حال باز می‌کنم نکته عجیب ساعت اضافه کاری است. سریع از روی تایم‌شیت اضافه کار برج دی را چک می‌کنم باید 20 ساعت باشد ولی 37 ساعت است به بخش مالی زنگ میزنم که ظاهرا اشتباهی شده. بعد از چند دقیقه از مالی زنگ می زنند و می‍گویند که اشتباه نیست این 17 ساعت جمع 9 و 8 ساعت برای دو جمعه ایست که آمده بودید ولی در سیستم موجود نبوده.
احساس کوتاه مدت و خوبی است. احساس مرفه بی درد بودن می کنم.

۲ نظر:

سجاد اسکندری گفت...

الهی من فدای کارمندای این مملکت بشم
کارمند؟
مرفه؟
بی درد؟

اینو به عنوان جوک سال ازت قبول می کنم کارمند جان

lady maria گفت...

اين روزها همه دوستان و اطرافيان به خون من ه كارمند تشنه هستن چون كارمند دولت هستم و راه به راه تعطيل ميشم و ساعت كاريم كمتر ميشه

ولي اين فيش آخر ماه خيلي عالي بود ما كه اينجا بهش ميگيم پيك شادي و با اينكه از داخلش خبر داريم ولي هم توي نت چكش ميكنيم هم فيشي كه دستي بهمون ميدن...اين ديگه آخرشه!!!