شنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۹

تف

ای تف به گور هر چی کاره, ای تف به گور هر چی مردم آزاره, ای تف به...(تفام تموم شد) زندگی نشد که. دیشب آخر وقت یادم افتاده که امروز جلسه با کارفرما داریم. مدیر من پیرمرد با دیسیپلینی است. تو کتش نمیره برای این جور جلسات تیپ اسپرت بزنی. نه اینکه به تیپ اسپرت کسی گیر بده یا خوشش نیادا نه, میگه شما اینا رو نمیشناسین, عقلشون تو چششونه. بنده خدا پر بیراه نمیگه, صابونشون به تنم خورده. زمانی خودمم دولتی بودم میدونم اینا رو.
القصه این که پیراهن تمیز لاموجود. ساعت یازده شب باید پیرهن بپوشم. آقای میم هم خوابیده و ماشین روشن کنم بیدار میشه. آی تف به گور این زندگی, ای تف به گور کار دولتی, ای تف به گور دیسیپلین ... با دست, مجبور شدم با دست بشورم. الان ساعت پنجه صبحه و یقه و سر آستینا هنوز نم دارن. گفتم بیام یه کم تف کنم برم اتو بزنم.
پ.ن: اتو زدم تموم شد. اومدم یه تف دیگه بکنم. والّا

۱ نظر:

lady maria گفت...

راه حل داره آقاي كارمند
با يك خانم كد بانو ازدواج كنيد
اونوقت ديگه ميتونين تف هاتون رو پس انداز كنيد واسه وقتي از دست اون ناراحت ميشيد

منظورمو گرفتيد؟
هميشه دليل واسه تف كردن هست
:)))))