عکسالعمل افکار عمومی نسبت به مسئله تجاوز خمینیشهر باعث شد تا اتفاقات دیگری هم افشا و در صدر اخبار حوادث قرار بگیرد. از این رو من هم قصد دارم از یک تجاوز پرده برداری کنم.
نه نگران نباشید هیچ زنی این بار مورد ظلم واقع نشده. مظلوم این بار خود من هستم. خیلی کلنجار رفتم که افشا کنم یا نه ولی در نهایت دیدم حالا که بازار داغ است و اخبار جنایت کم کم تبدیل به نقل خاطرات میشود ما هم داستانمان را بگوییم که میان بقیه خیلی تو چشم نزند. بالاخره ما هم آبرو داریم به عنوان یک مرد سبیل کلفت.
داستان از این قرار است که سهامداران و مدیران شرکت ما در اقدامی شنیع اقدام به یک تجاوز دسته جمعی به بنده و جمع دیگری از همکاران نمودهاند. متاسفانه این تجاوز در روز روشن و به مدت چند سال طول کشیده و البته بدون درد و خونریزی و گاهی با لذتی کاذب(اول برج) همراه بوده است. به نحوی که ما دیگر عادت کرده ایم به این تجاوز و اگر نباشد در مضیقهی نان و آبیم.
از این رو از قوه قضاییه تقاضا داریم تا هر چه سریعتر این موضوع را رسیدگی کنند. اگر نشد و تو رودربایستی سهامداران ومدیران قرار گرفتند لطفا تقاضای کسور در تناوب این عمل را خواهان باشند.
۹ نظر:
سلام
خوب می نویسی. دیگه نیستی یا چی؟!
:) يك سال بعددددد
دو سال بعددددددد :D
چهار سال بعـــــــــد :))
پنج ساااااال بعد... :)
شش سال بعدددددددد...
هفت سال بعدددددددددددددددد!!!
هشت سال بعدددددددددددددددددددددددددددددد!!!
منظورتون همون ماجرای خمینی شهر هست که ریخته بودند توی باغ و اینا؟؟؟ بعضی وقت ها از حجاب مردم این شهر و حرف هایی که می زنند متعجب میشم. اما همیشه همه آدم ها یه جور نیستند.
بلکه در مورد بزه کاری های اجتماعی، روابط افراد خیلی مؤثر هست. مردها از مردها بسیار یاد می گیرند. پس بهترین کار اینه که روابط شون رو با مرد های بزه قطع کنند.
نه اینکه اون رو مخفی کنند.
طرف خانواده پدری و مادریش، 10 فقره تجاوز به عنف در کارنامه شون دارن، بعد اومدن رفتن شدن رئیس بسیج!
خب دیگه معلومه اون بسیج چی میشه!!!
ارسال یک نظر