آقایون درست میفرمایند که نه تورم هست نه گرانی, این پدیده کمیاب چیزی مانند "تورمِ گرانی" است. گرانی این روزها ورم کرده. مردم دارند به جان هم میافتند. در تاکسی و بقالی و میوه فروشی و ... رحم و انصاف و غیره تمام شده است.
در چند مورد اخیر خرید منزل دلم برای خودمان سوخت که کارمندیم و چیزی برای گرانفروشی نداریم. نعمتمان در دستان ولی نعمتمان است و درصد افزایش حقوق بی ربط به تورم و هدفمندی و غیره.
دیروز در تاکسی آقای راننده دولا حساب کرد. اعتراض کردم گفت:"خبرو نخوندی؟ گرون شده". گفتم:"ما کارمندها کارمون خوندنه روزنامه و گوش دادن به اخباره, خبرو خوندم گفتن از اول تیر لااقل بذارین سر قرارش بعدشم به قانونش نه دوبرابر"
راننده شروع کرد نالیدن از خرج هایی که بر گردنش هست. هم حق میدادم هم نه. پس چه کسی به فکر ما باید باشد. منظمتر و بیشتر از همه مالیات میدهیم, اختیاری روی افزایش قیمت خدماتمان نداریم, آخرالامر هم جماعت بازاری همه جا را پر کردهاند که "کارمندا که وضعشون خوبه"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر